رفتن یا نرفتن؟

ساخت وبلاگ
بسم ا... الرحمن یکی از چیزهایی که در شب قدر خواستیم، تغییر شغل همسرم به شغل خوبی بود. بعد از پستی که چند وقت قبل نوشتم، نشستیم و اساسی حرف زدیم. راه چاره ای با شرایط فعلی پیدا نکردیم. من و دختر شدیداً متضرر هستیم از نبودن های همسر. خودش افسرده است از جو بد محیط.  مشکلات شغلی اش زیاد است و مشکل مربوط به سازمان شأن است که درست کردنش از عهده همسر خارج است. تصمیم بر این شد که همسر اول تلاش کند برای شغل جدید. ببینیم چقدر درآمد می توانیم در بیاوریم. مطمین شدیم میتوانیم قسطها را بدهیم، بعد از این شغل بیرون بیاید. این روزها می بینم دارد آموزش هایی می بیند که بررسی کند چه کار می شود کرد. با همه کمی وقتی که می ماند.  همزمان من هم در همین فکرها هستم.  چهل سالگی و باز روز از نو روزی از نو. هیچ وقت زندگی ما روتین نمی شود انگار. منظورم از روتین اینست که دغدغه شغل و مالی و ... حذف شود و بشود آسوده بود.  اما شکر.  می شد چشم روی سیاهی ها بست و ...  چشم امیدمان به خداست که راه خوبی جلوی پایمان بگذارد.  رفتن یا نرفتن؟...
ما را در سایت رفتن یا نرفتن؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6mahboobehabibf بازدید : 60 تاريخ : پنجشنبه 21 ارديبهشت 1402 ساعت: 14:49

لابد فیلم اون یوتیوبر آمریکایی سیاه پوست رو دیدید که از یک بی‌خانمان سیاه پوست مثل خودش می پرسه گرسنه ای؟بعد پیشنهاد میده فلان ساندویچ و فلان نوشیدنی رو میخواد؟ و اونم میگه: بله. می‌ره واسش غذا رو میخره، میاد میگه من حالت رو درک میکنم، منم روزی بی‌خانمان بودم. اما در آخرین ثانیه درست جلوی چشم او آن را می‌خورد و از طعم غذاش تعریف میکند و میگه این نتیجه زحمات خودم هست که به اینجا رسیدم.  حتما شما هم از نفرت سرشار شدید با برخورد اون یوتبوبر. کارش برای چی بود نمی‌دونم. به نظرش بامزه بازی بود یا جذب مخاطب با یه کار خرق عادت یا فرهنگ آمریکا به این سمت داره می‌ره یا ... کار ندارم.. برای خیلی از ما مشمیز کننده بود.  در حالی که همین حالت این یوتبوبر رو خیلی از بلاگرهای ایرانی دارن. از تابلوترین حالت بگیر که فیلم و عکس از گرونترین رستورانی که رفتن رو میگذارن و از طعم غذای میلیونی در شرایطی تعریف می کنند که میدونند شرایط برای خیلی ها اسفناکه و تصور این غذا هم نمی تونند داشته باشند. از تابلوترین حالت بگیر تا بقیه چیزها. فرو کردن خوشبختی ظاهری در چشم بقیه!  حرفم شامل بلاگرها نیست فقط. شامل هر کس دیگری که براش مهم نیست کسی که مخاطبش هست، خودش در چه وضعی هستش!  استدلالش هم همینه: اینها به خاطر شایستگی من هست و مگه بایست پنهان کنم! اصلا طرف نخونه یا نبینه یا ...به من چه؟! یعنی وظیفه اخلاقی روی دوش خودش نمی بینه، هر کی اذیت میشه به خودش مربوطه!! هر چقدر تظاهر به خوشبختی بیشتر، فالوور بیشتر و پر شدن نادرست چاله ی عمیق شخصیتی طرف بیشتر!  کم کم اون جنبه های اخلاقی غنی که در فرهنگ ما بود داره در شبکه های اجتماعی و ... به فنا داده میشه.  هیییییعییی‌‌‌‌...Adblock te رفتن یا نرفتن؟...
ما را در سایت رفتن یا نرفتن؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6mahboobehabibf بازدید : 59 تاريخ : پنجشنبه 21 ارديبهشت 1402 ساعت: 14:49

دختر نازنینم کلاس اولش داره تموم میشه و چند روز بیشتر نمیره مدرسه.  و الان من باید خوشحال باشم آیا؟  مثل چی ... تو گل گیر کردم که بعدش چطور وقتش رو پر کنم. با نداشتن ماشین و کلاسهایی که هر کدوم یه طرف میشن و دختر کم صبر و مامان کم صبرترش! و تزی که این روزها علاوه بر وقت خالی سرشار از تمرکز، به صبر ایوب نیاز داره. صبری که فعلا لاموجود... وقت خالی سرشار از تمرکز هم به زودی پر!  خدایا چشمم به رحمت توست... وقت کم است و افسوس عمر رفته بسیار... رفتن یا نرفتن؟...
ما را در سایت رفتن یا نرفتن؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6mahboobehabibf بازدید : 58 تاريخ : پنجشنبه 21 ارديبهشت 1402 ساعت: 14:49